چه کسی پایه گذاری می کند؟
بینش از DR. کیم -
02 آگوست 2018 در بینش از DR. کیم
در سال 1992 وقتی هنری ابر و جان تاونزند كتابی با همین نام منتشر كردند ، كلمات "مرزها" جهش كوانتومی را در واژگان ما ایجاد كرد. قبل از آن زمان ، برای بیشتر مردم ، "مرزها" ارتباط بیشتری با خطوط مالکیت داشت تا روابط.
اکنون ، حدود بیست و شش سال بعد ، کلمه "مرزها" را می شنویم و در امتداد این تعریف از ویکی پدیا فکر می کنیم: "مرزهای شخصی دستورالعمل ها ، قوانین یا محدوده هایی است که شخص ایجاد می کند تا راه های معقول ، ایمن و مجاز را برای آن مشخص کند. افراد دیگر باید نسبت به آنها رفتار کنند و وقتی کسی از این محدودیت ها عبور کند ، چگونه واکنش نشان خواهد داد.
همیشه در ازدواج مرزهایی بوده است. ما فقط نمی دانیم چگونه آنها را تعریف کنیم. اگر یک همسر در گذشته می خواست دیگری را تغییر دهد ، ما اغلب آن را کنترل می دیدیم. امروز می گوییم آن شخص از مرز عبور می کند. فکر می کنم همسر و همسران تقریباً همیشه سعی در تغییر یکدیگر داشته اند. حوا (با موفقیت!) سعی کرد آدم را از یک غیر سیب خوار به یک سیب خوار تغییر دهد. من سعی کردم نانسی را تغییر دهم تا قالب خود را در ذهن همسر کامل قرار دهم. به جای قبول کردن او درست مثل او ، فکر کردم باید تغییر کند. من فکر کردم تعریف من از او بهتر از خودش است. از مرز عبور کردم.
من می بینم که زوج ها همیشه با همسرانشان از مرزها عبور می کنند. یک همسر که در تلاش است تا در تغییر همسر خود "مفید" باشد ، کار می کند. نود و نه درصد از زمان ، همسر نمی خواهد تغییر کند. نانسی نکرد. او از من می خواست که عاشقش باشم و حق خود را در همان جا که هست قبول کنم. حق با او بود من اشتباه میکردم. علاوه بر این تنها یک نفر وجود دارد که می توانم آن را تغییر دهم و آن من هستم.
این همان چیزی است که من از تجربیات گذرگاه مرزی آموخته ام. بله ، من از مرز با نانسی عبور می کردم ، اما به تعبیری بسیار بزرگتر از مرز با خدا عبور می کردم. خدا نانسی را آفرید. او برنامه ای برای زندگی خود دارد. برنامه او برای او کامل است. این وظیفه اوست که او را تغییر داده و قالب بندی کنیم. مال من نیست برنامه من برای او هرگز به جایی نزدیک نمی شود که نقشه او را با او مطابقت دهد. خط آخر این بود ، من در راه او بودم! نقش من این است که او را دوست داشته باشم ، او را تشویق کنم و در کنار او باشم ، درعین حال به خدا اجازه می دهم کار خود را در او انجام دهد. این مرز است که من دوباره نمی توانم عبور کنم.
تو چطور؟ آیا با همسر خود از مرزهای خدا عبور می کنید؟ اگر جواب شما بله است ، چرا عقب نمانید و بگذارید خداوند کارهای خود را انجام دهد. من قول می دهم که نقشه او بهترین گزینه تا کنون است!
منبع : sanykala