x تبلیغات
مطالب به روز زناشویی و معرفی جدید ترین محصولات زناشویی

بینش از DR. KIM - INTIMACY ساختمان

12 ژوئیه 2018 در بینش از DR. کیم
فرهنگ لغت آنلاین صمیمیت را به عنوان "آشنایی نزدیک یا دوستی" تعریف می کند. نزدیکی. "این همچنین می تواند" یک عمل صمیمی ، به خصوص مقاربت جنسی باشد. "من هیچ وقت به زوجی که به من گفت" مخزن صمیمی "پر است ، مشاوره نداده ام. هنوز کسی نگفته است که در ازدواجشان نیازی به صمیمیت بیشتر ندارند.
 
به نظر می رسد صمیمیت چیزی است که همه ما در ازدواج خود می خواهیم ، اما این فقط دور از دسترس نیست. بعضی مواقع نزدیک می شویم ، سپس از درک ما می لغزد. پس مشکل چیست؟ آیا ما دنبال چیزی هستیم که هرگز نتوانیم به آن دست پیدا کنیم؟ آیا ما فقط وقت خود را تلف می کنیم؟ متأسفانه ، چه آنها بگویند یا نه ، فکر می کنم خیلی از زوج ها تصمیم بگیرند ، "ما هرگز به آنجا نخواهیم رسید. این کار خیلی زیاد است. "
 
مشکل این تصمیم کتاب مقدس است. من در کلام خدا به وضوح می بینم که او ازدواج را به عنوان یک رابطه بسیار نزدیک و صمیمی مانند هیچ کس دیگری در این زندگی طراحی نکرده است. دانستن و شناخته شدن است. این آشنایی ، دوستی ، نزدیکی و یک عمل صمیمی است. این ارتباط با انسان دیگری از جنس مخالف است که هر چه بیشتر به روابط مسیح با کلیسا نزدیک می شود. این در حال از بین بردن هر چیز و هر چیزی است که در راه مانع روح ما به انسان دیگری است. این صمیمیت است
 
حال ، چگونه می توانیم به آنجا برسیم؟ اگر ما به مقایسه خدا از ازدواج بین زن و مرد با رابطه ای که عیسی با کلیسا داشته ، برگردیم ، فکر می کنم جوابمان را می گیریم. عیسی کاملاً غیر خودخواه بود. او با اشتیاق عاشق او شد که او را به صلیب کشاند. او وقت خود را با مردم گذراند. او به مردم گوش می داد. او با مردم سرگرم کننده بود. او کاملاً شفاف بود. بخشی از آن را به ازدواج خود ترجمه کنید. می دانم ، عیسی کامل بود و شما نیستید! من این را می گیرم ، اما چرا او را به عنوان الگوی خود حتی از ما کوتاهی نمی کند؟ در اینجا لیست گلوله های شما قرار دارد:
 
تا آنجا که می توانید در کنار همسر خود خودخواه باشید. روزانه از خدا بخواهید که به شما کمک کند همسرتان را به روشی که برای دوست داشتن شما دوست دارد دوست داشته باشد.
 
نسبت به دوست داشتن همسر خود اشتیاق داشته باشید. مایل به کنار گذاشتن همه چیز برای او هستید.
 
هر روز با همسرتان وقت خوب و با کیفیت بگذرانید.
 
خوب به همسرتان گوش دهید. واقعاً آنچه را می گویند بشنو. به آنها بگویید که آنها را می شنوید.
 
با همسر خود سرگرم شوید. بخندید تا معده شما درد نکند.
 
کاملاً و کاملاً شفاف با همسر خود باشید. هیچ چیزی عقب نماند یک کتاب باز باشید. اطلاع داشتن همسرتان به طور کامل شما تنها راهی است که می دانید بدون قید و شرط همسرتان دوست دارید.
 
حتی اگر هر دو شما این کار را کردید حتی می توانید ازدواج خود را تصور کنید؟ وقتی در فرهنگ لغت آنلاین به دنبال تعریف صمیمیت بودیم ، اسامی شما را پیدا می کردیم!
 
اولین قدم شما به اشتراک گذاری این وبلاگ با همسرتان است. پس اگر هر دو شما قبول كردید این همان چیزی است كه شما می خواهید ، آن خواسته را پیش خدا بیاورید. سپس با هم دوره خود را ترسیم کنید. هرکدام از شما چه خواهید کرد؟ با هم چه خواهید کرد؟ چه کسی پاسخگوی هر یک از شما خواهد بود؟ سرانجام ، متعهد شوید این موضوع را ببینید. ایجاد صمیمیت در ازدواج شما کار زیادی خواهد کرد اما حتی می توانید نتیجه ای را که در کنار هم به دست خواهید آورد تصور کنید؟
 
منبع :  sanykala

کیم - متولد شده؟

 بینش از DR. 

19 ژوئیه 2018 در بینش از DR. کیم
وقتی با کالج با نانسی آشنا شدم ، او را از روی پاهایم بیرون کشیدم ... یا شاید این شکل دیگری بود. به هر حال ، به معنای واقعی کلمه نمی توانستیم وقت کافی را در کنار هم بگذرانیم. منتظر خواهم بود که بعد از کلاس او را به یکی از کلاسهای بعدی برسانم. تقریباً هر روز برای ناهار و شام ملاقات می کردیم. آخر هفته کارهای جالب انجام دادیم. ما در مورد همه چیز صحبت کردیم هر روز همدیگر را می دیدیم و وقتی استراحت مدرسه می آمد و ما از هم جدا می شدیم ، روزها را حساب می کردیم تا اینکه دوباره بتوانیم در کنار هم باشیم.
 
سپس وقتی قدم به سمت ازدواج برداشتیم ، دچار حیرت شدیم. حالا دیگر مجبور نیستیم جدا از هم باشیم. ما می توانستیم بیشتر وقت را در کنار هم بگذرانیم به علاوه شبها شب می توانستیم کنار هم بخوابیم. در بیشتر مواقع ، احساس بی حسی طی سالهای ازدواج ما ادامه داشته است. مطمئناً ، ما بارهای سختی را پشت سر گذاشته ایم ، اما اوقات بسیار عالی است.
 
وقتی من مشکلات اصلی روابط فعلی را گوگل کردم و "کسل" را به عنوان یکی از رایج ترین آنها پیدا کردم ، صادقانه بگویم ، متوجه نشدم. البته ، من در مشاوره زوج هایی را دیدم که می گفتند در ازدواج بی حوصله هستند ، اما این مسئله نیست که من اغلب آن را می بینم. مطمئناً با تأمین مالی ، دعوا ، خیانت یا مشکلات جنسی در آنجا نیست. با این حال ، همانطور که من در مورد آن فکر می کنم ، اگر یک زن و شوهر با یکدیگر حوصله نداشتند ، شاید موضوعات دیگر به اندازه برجسته نباشند.
 
آیا در ازدواج خود بی حوصله هستید؟ اگر جواب "بله" یا "شاید" دهید ، من یک ایده دارم. به جای اینکه به یکی از موارد ذکر شده در بالا اشاره کنیم ، در مورد کار روی کسالت چطور؟ بهش فکر کن. یک زمان در روابط شما وجود داشت که هرگز برچسب "حوصله" آن را نمی گذاشتید. درست؟ چی شد؟ حدس من این است که شما فقط در یک زمان کمی به کسالت کشیدید.
 
بیایید به نانسی و من برگردیم. یکی از کارهایی که ما خوب انجام داده ایم عمدی در مورد یکدیگر است. ما قصد داریم وقت خود را برای کنار هم بودن و لذت بردن از یکدیگر حک کنیم. این برای ما و می تواند برای شما نیز پرداخت کرده است. فقط گیر نکنید! عمدی باشید. با هم وقت بگذارید. لیستی از کارهایی را که باید انجام دهید با هم تهیه کنید و شروع به انجام آنها کنید. صحبت. گوش کنید. خنده. سرگرمی را که قبلاً در کنار هم داشتید به یاد داشته باشید و سپس آن را به سطح کاملاً جدید ببرید.
 
شما یک انتخاب دارید: کسالت یا لذت بردن از ازدواج با هم. چه چیزی را انتخاب خواهید کرد؟
 
متولد شده ، در ازدواج ، متولد شده ، ازدواج در ازدواج ، انجام سرگرمی ازدواج ، چگونه می توان یک ازدواج شاد داشته ، چگونه می توان یک ازدواج خوب انجام داد ، چگونه می توانم یک ازدواج بهتر انجام دهی ، INSIGHTS از DR. KIM ، DR KIM ، DR KIM KIMBERLING ، ازدواج عالی ، ازدواج مشاوره ، نکاتی در مورد ازدواج ، نکاتی برای ازدواج ، ازدواج HELP ، راهنمایی برای ازدواج ، سرگرمی در ازدواج ، برنامه نویسی با اسپوزه ، زمان کیفی در ازدواج ، زمان کیفی با همسر ، زمان کیفی
 
منبع :  sanykala

آنچه شما را تحمل می کند؟

 بینش از DR. کیم -

26 ژوئیه 2018 در بینش از DR. کیم
وقتی چیزی شما را در مورد همسرتان آزار می دهد ، چه کاری انجام می دهید؟ چه متوجه باشیم یا نه ، گزینه های مختلفی داریم. ما می توانیم عصبانی شویم و احساسات خود را با همسر خود به اشتراک بگذاریم یا فقط می توانیم عصبانی شویم و منتظر بمانیم تا آنها را بفهمیم. ما می توانیم آن را نادیده بگیریم و مانند چیزی عمل کنیم که واقعاً نگرانمان نکرده است. ما می توانیم به خودمان نگاه کنیم و مسئولیت بخشی از خود را به عهده بگیریم.
 
نکته این است که ما انتخاب هایی داریم و برخی از آنها بهتر از سایرین هستند. برخی ازدواج ما را رشد می دهند. دیگران به آن آسیب می رسانند. برخی روابط ما و همسرمان را تقویت می کنند. دیگران نمی کنند. برای من مهم این است که وقت را انتخاب کنم تا گزینه ای را انتخاب کنم که نتیجه ای را که می خواهم به دست بیاورم.
 
در اینجا روشی است که برای من مؤثر است. اگر نانسی کاری را انجام دهد که مرا آزار دهد ، اولین کاری که من انجام می دهم این است که آن را ارزیابی کنم. در تصویر بزرگ ، این یک معامله چقدر بزرگ است؟ اگر یک مقیاس یک ، دو یا سه در مقیاس یک تا ده باشد ، معمولاً ارزش آن را ندارد که یک مقدار بزرگ از آن استفاده کنید ، اما باید کاری انجام دهم. برای من ، این تصمیم را انتخاب می کند که یا رها شود یا آن را به خدا واگذار کند. منظورم از دادن آن به خدا چیست؟ من چیزی مثل این می گویم ، "خدا ، فکر نمی کنم این نبردی باشد که من باید برای آن بجنگم. می دانم که شما نانسی را به عنوان یک همسر مناسب برای من شکل می دهید و باید فقط این را در دستان شما قرار دهم. اگر این چیزی است که شما می خواهید بر او تأثیر بگذارید ، عالی است. اگر اینگونه نباشد ، من آن را رها می کنم. "
 
اگر این چهار ، پنج ، شش یا هفت نفر باشد ، احتمالاً این چیزی است که من باید آن را پرورش دهم ، اما فقط بعد از اینکه در مورد آن دعا کردم. من باید بگذارم خداوند قلب من را بررسی کند و عقل او را بخواهد. سپس من می توانم به نانسی اطلاع دهم که چیزی برای من مهم است که می خواهم با او در موردش بحث کنم. من می توانم به او اطلاع دهم که چه چیزی مرا آزار می دهد و از او می پرسم آیا می توانیم به دنبال راه حلی باشیم که برای ما و ازدواج ما مؤثر باشد. این در مورد این نیست که او نسبت به چیزی احساس بدی کند. این در مورد ما است که یک مشکل را با هم حل می کنیم.
 
برای مواردی که در گروه هشت تا ده قرار می گیرند ، من همانطور که با چهار تا هفت انجام دادم ، شروع می کنم. من باید از عصبانیت گذشته شوم و بگذارم خدا به من کمک کند تا به طور عینی به امور نگاه کنم. سپس باید زمانی پیدا کنم که برای نانسی کار کند و من می توانم از طریق آن صحبت کنم. می توانم بگویم مشکل چیست و سپس مطمئن شوید که او آنچه را که من می گویم را درک می کند. سپس می توانم از دیدگاه و دیدگاه او استفاده کنم. بعضی اوقات این مسئله به تنهایی مشکل را برطرف می کند. اگر اینگونه نباشد ، می توانیم با هم از طریق گزینه ها صحبت کنیم و به مواردی برسیم که برای هردوی ما کار کند. این دو نفری هستیم که می توانیم به جای اینکه درگیر چگونگی حل آن باشم یا نانسی آن را حل کند ، برای حل مسئله کنار هم باشیم.
 
شما ممکن است در حال فکر کردن باشید ، "این کار زیادی است." زمان و تلاش شما سرمایه گذاری بیش از ارزش آن است. گزینه ای را انتخاب کنید که نتیجه شما واقعاً می خواهید - انتخابی که به شما یک ازدواج عالی می بخشد!
 
منبع :  sanykala

چه کسی پایه گذاری می کند؟

 بینش از DR. کیم - 

02 آگوست 2018 در بینش از DR. کیم
در سال 1992 وقتی هنری ابر و جان تاونزند كتابی با همین نام منتشر كردند ، كلمات "مرزها" جهش كوانتومی را در واژگان ما ایجاد كرد. قبل از آن زمان ، برای بیشتر مردم ، "مرزها" ارتباط بیشتری با خطوط مالکیت داشت تا روابط.
 
اکنون ، حدود بیست و شش سال بعد ، کلمه "مرزها" را می شنویم و در امتداد این تعریف از ویکی پدیا فکر می کنیم: "مرزهای شخصی دستورالعمل ها ، قوانین یا محدوده هایی است که شخص ایجاد می کند تا راه های معقول ، ایمن و مجاز را برای آن مشخص کند. افراد دیگر باید نسبت به آنها رفتار کنند و وقتی کسی از این محدودیت ها عبور کند ، چگونه واکنش نشان خواهد داد.
 
همیشه در ازدواج مرزهایی بوده است. ما فقط نمی دانیم چگونه آنها را تعریف کنیم. اگر یک همسر در گذشته می خواست دیگری را تغییر دهد ، ما اغلب آن را کنترل می دیدیم. امروز می گوییم آن شخص از مرز عبور می کند. فکر می کنم همسر و همسران تقریباً همیشه سعی در تغییر یکدیگر داشته اند. حوا (با موفقیت!) سعی کرد آدم را از یک غیر سیب خوار به یک سیب خوار تغییر دهد. من سعی کردم نانسی را تغییر دهم تا قالب خود را در ذهن همسر کامل قرار دهم. به جای قبول کردن او درست مثل او ، فکر کردم باید تغییر کند. من فکر کردم تعریف من از او بهتر از خودش است. از مرز عبور کردم.
 
من می بینم که زوج ها همیشه با همسرانشان از مرزها عبور می کنند. یک همسر که در تلاش است تا در تغییر همسر خود "مفید" باشد ، کار می کند. نود و نه درصد از زمان ، همسر نمی خواهد تغییر کند. نانسی نکرد. او از من می خواست که عاشقش باشم و حق خود را در همان جا که هست قبول کنم. حق با او بود من اشتباه میکردم. علاوه بر این تنها یک نفر وجود دارد که می توانم آن را تغییر دهم و آن من هستم.
 
این همان چیزی است که من از تجربیات گذرگاه مرزی آموخته ام. بله ، من از مرز با نانسی عبور می کردم ، اما به تعبیری بسیار بزرگتر از مرز با خدا عبور می کردم. خدا نانسی را آفرید. او برنامه ای برای زندگی خود دارد. برنامه او برای او کامل است. این وظیفه اوست که او را تغییر داده و قالب بندی کنیم. مال من نیست برنامه من برای او هرگز به جایی نزدیک نمی شود که نقشه او را با او مطابقت دهد. خط آخر این بود ، من در راه او بودم! نقش من این است که او را دوست داشته باشم ، او را تشویق کنم و در کنار او باشم ، درعین حال به خدا اجازه می دهم کار خود را در او انجام دهد. این مرز است که من دوباره نمی توانم عبور کنم.
 
تو چطور؟ آیا با همسر خود از مرزهای خدا عبور می کنید؟ اگر جواب شما بله است ، چرا عقب نمانید و بگذارید خداوند کارهای خود را انجام دهد. من قول می دهم که نقشه او بهترین گزینه تا کنون است!
 
منبع :  sanykala
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد